سیاسیاجتماعی

قانونی که رئیس ستاد پزشکیان “به‌ضرر ملی” می‌خواند، چیست؟

عبدالعلی‌زاده می‌گوید: کسی را که نمی‌تواند از طریق کنکور در دانشگاه قبول شود، در سهمیه قرار می‌دهیم، بعد آن فرد جای صندلی کسی را می‌گیرد که استعدادش از این فردی که با سهمیه قبول شده، بیشتر بوده است، یعنی یک کم‌استعداد را جای بااستعداد می‌گذاریم!

گروه فرهنگی ـ زهرا بختیاری: این روزها که تنور انتخابات داغ است هر یک از طرفداران و اطرافیان کاندیداها سعی می‌کنند با سخنرانی، دادن وعده و وعید و بعضاً تشریح برنامه، اقبال بیشتری از مردم جامعه نسبت به فرد موردنظر خود را جذب کنند، در این میان حرف‌هایی نیز مطرح می‌شود که قرار است نتیجه آن رأی بیشتر باشد.

در این جریان علی عبدالعلی‌زاده رئیس ستاد مسعود پزشکیان در یکی از نطق‌های انتخاباتی خود وقتی با جمع زیادی از اصحاب رسانه مواجه می‌شود سعی می‌کند وعده‌هایی بدهد که به‌اصطلاح عامه‌پسند‌تر هستند، بگذریم از اینکه چقدر از حذف و اضافه این قوانین که می‌گویند در اختیار دولتمردان آینده هست یا نیست.

او می‌گوید: «برای دانشگاه‌ها باید سهمیه‌ها را کم کنید؛ سهمیه‌های دانشگاهی به‌ضرر ملی ماست، کسی را که نمی‌تواند از طریق کنکور در دانشگاه قبول شود، در سهمیه قرار می‌دهیم، بعد آن فرد جای صندلی کسی را می‌گیرد که استعدادش از این فردی که با سهمیه قبول شده، بیشتر بوده است ولی بیرون از دانشگاه می‌ماند، یعنی یک کم‌استعداد را جای بااستعداد می‌گذاریم که نتیجه سهمیه‌هاست!

من خودم در بنیان‌نهادن سهمیه‌ها نقش داشتم؛ وقتی آزادگان به‌یک‌باره در پایان جنگ به کشور برگشتند، من و آقای آقامحمدی با هم نشستیم گفتیم؛ این همه آزاده وقتی وارد می‌شوند، کار نیاز دارند، چون به‌یک‌باره آتش‌بس را قبول کردیم و غافلگیر شدیم، گفتیم بهترین کار برای اینها این است که بروند دانشگاه درس بخوانند و سهمیه بگذاریم تا وارد دانشگاه شوند، گفتیم حداقل 4 سال فرصت می‌شود تا اینها وارد بازار کار شوند و دولت برای اینها کار ایجاد کند؛ از آن موقع دیگر سهمیه ورود به دانشگاه‌ها مانده است.»

او در سخن خود دقیقاً دست روی موضوعی می‌گذارد که این روزها بسیاری از جوانان و خانواده‌هایشان درگیر آن بوده‌اند، کنکور به‌تازگی برگزار شده است و نتایج آمده است. بسیاری از آنان که در نتیجه کنکور به‌هرنحوی موفق نبوده‌اند ممکن است دیواری کوتاه‌تر از سهمیه‌ها مقابل خود نبینند و فکر کنند اگر سهمیه نبود آنان حتماً موفق می‌شدند.

عبدالعلی‌زاده در حالی به اعمال سهمیه برای مشمولانش اشاره می‌کند که آنها را افرادی بدون استعداد معرفی می‌کند، او یا نمی‌داند و یا نفعش در این است که نگوید اعمال سهمیه تحت چه شرایطی برای افراد در نظر گرفته می‌شود، مطلب خود را طوری بیان می‌کند که انگار یک داوطلب بدون هیچ تلاشی می‌تواند به‌راحتی روی صندلی‌ای که از قبل برایش رزرو شده است، بنشیند و در هر رشته و دانشگاهی که دلش می‌خواهد ادامه تحصیل دهد، درحالی که هر فرد دارای سهمیه طبق قانون باید نمره‌ای را با توجه به سهمیه‌ای که دارد کسب کند، اگر موفق شد آن وقت سهمیه برای او اعمال می‌شود. (ایثارگران باید حداقل 70 درصد نمره قبولی را کسب کرده باشند که تاکنون کمتر از 75 درصد نمره قبولی آنها نبوده است)، پس به خودی خود یک فرد بی‌استعداد به‌قول علی عبدالعلی‌زاده، نمی‌تواند بدون هیچ تلاشی وارد دانشگاه شود.

اما صحبت او جوانب دیگری دارد که می‌تواند ناشی از کج‌سلیقگی رئیس ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان برداشت شود. او بلافاصله بعد از مطرح کردن جملاتی مثل: «ضرر ملی و ورود افراد بی‌استعداد به‌جای یک فرد بااستعداد» به سهمیه کنکور جامعه ایثارگری اشاره می‌کند، سهمیه‌ای که در سال‌های اخیر بعضاً در جامعه به‌عنوان ناعدالتی مطرح شده است.

در حالی که سهمیه‌های دیگری مثل سهمیه فرزندان هیئت علمی نیز وجود دارد و تا به حال کمتر در مورد حق یا ناحق بودن آن سخنی مطرح شده است.

بهتر است وقتی این سیاستمدار قدیمی می‌خواهد سخن از عدالت آموزشی بگوید تشریح کند که؛ فرق یک دانش‌آموز و دانشجویی که در یک خانواده ایثارگر مثل جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان تحصیل می‌کند با یک فردی که در یک خانواده عادی مثل کارمند و… تحصیل می‌کند، چیست؟
موضوع بسیار ساده و قابل فهم است، برای مثال در حالت عادی دو محصل با استعداد یکسان در نظر بگیرید؛ یکی پدرش جانباز اعصاب و روان است، در ساعاتی از روز بدون اینکه کنترل رفتار خود را داشته باشد حالش به‌شدت خراب می‌شود و کارهایی می‌کند که آرامش خانواده به‌طورکلی از بین می‌رود، آنها مجبور می‌شوند دست و پای پدر را که برایشان بسیار عزیز است ببندند و یا داروهایی به او بدهند که به‌اصطلاح فیل را از پای می‌اندازد. پدر دچار تشنجات روحی می‌شود و دست روی اهل خانه بلند می‌کند بدون اینکه متوجه باشد. خانواده باید در طول سال به‌دنبال تهیه داروهایی باشد که یا پیدا نمی‌شود و یا هزینه‌هایش بسیار بالاست، همه اینها چه فشار روحی‌ای می‌تواند وارد کند؟ با ذکر این نکته که پدرش جوانی سالم بوده است و برای دفاع از همین کشور سلامتش از بین رفته است.

حال فرزند خانواده در این شرایط می‌خواهد بنشیند برای امتحان مهمی چون کنکور درس بخواند! طبق کدام منطق اگر او نمره کمتری کسب کند می‌شود بی‌استعداد؟!

اما فرزند یک خانواده معمولی به‌طور عادی شرایط برایش فراهم‌تر است، حداقل سعی می‌شود آرامش و سکوت برایش برقرار باشد و دغدغه ذهنی کمتری دارد.

نکته دیگری که وجود دارد این است که اتفاقاً تعداد دانشجویان ایثارگری که می‌توانند از سهمیه خود استفاده کنند اما از آن صرف‌نظر می‌کنند بسیار زیاد است. معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402 اعلام کرد: «36 نفر از دانشجویانی که موفق به کسب رتبه زیر 100 کنکور شده‌اند، داوطلبان ایثارگری هستند که از سهمیه خود استفاده نکردند.»

از این وجه سخنان علی عبدالعلی‌زاده هم که بگذریم، او وعده تغییر در یک قانون را می‌دهد! می‌گوید؛ “من در وضع این قانون دخیل بودم.”، که ممکن است درست بگوید، زیرا عبدالعلی‌زاده نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره دوم و سوم بوده است یعنی همان زمانی که می‌گوید قانون سهمیه کنکور وضع شده است، اما سؤال اینجاست؛ مگر وضع یک قانون و اعمال تغییر آن در حوزه اختیارات دولتمردان است که او چنین صحبتی را مطرح می‌کند؟ همین امسال بنیاد شهید و امور ایثارگران طی یک مصوبه دولتی تصمیم گرفت شهریه دانشگاهی ایثارگران را به‌نوعی تغییر دهد اما دیوان عدالت اداری صراحتاً رأی به عدم‌اختیار آنها داد و قانون طبق آنچه در مجلس شورای اسلامی وضع شده بود ادامه پیدا کرد.

آنچه از این چند جمله رئیس ستاد مسعود پزشکیان برمی‌آید این است که او مخاطبان خود را افرادی بی‌اطلاع و بی‌سواد می‌داند که با یک سری جملات عامه‌پسند می‌تواند جذبشان کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا